خبرگزاری فارس: سیزدهم شوال 1380 هجری قمری آیتالله العظمی بروجردی دار فانی را وداع گفت، اما امام خمینی با اینکه از شاگردان و نزدیکان این مرجع بزرگ عالم تشیع محسوب میشد، اما بنا به دلایلی در تشییع پیکر استادش شرکت نکرد.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، بعد از رحلت آیتالله حائری مؤسس حوزه علمیه قم در سال 1315 هجری شمسی، حضرات آیات سیدمحمد حجّت، سید محمدتقی خوانساری و سید صدرالدین صدر، مسئولیت اداره حوزه علمیه قم را به عهده گرفتند.
در این زمان امام خمینی با کمتر از 40 سال سن از چهرههای سرشناس و مدرّسان به نام حوزه علمیه قم بود.
این سه شخصیت بزرگ دینی که به فقهای ثلاثه شهرت داشتند، تا سال 1324 که آیتالله العظمی بروجردی به واسطه عارضه کسالت، از بروجرد به قصد معالجه به تهران عزیمت کرد و سپس برای ادای نذر خود به قم وارد شد، حوزه علمیه قم را اداره کردند تا اینکه پس از ماندگار شدن آیتالله بروجردی در قم، مرجع مطلق جهان تشیع شد و حوزه علمیه رونق فوقالعادای یافت [1]
علیرضا متولّی در کتاب «شهاب سبز» چنین مینویسد: حاج آقا روح الله با این که خودش فقه و اصول تدریس مینمودند و فقیه برجستهای بودند، برای تقویت موقعیت و کلاسهای آیتالله بروجردی، در کلاسهای ایشان شرکت میکردند. آیتالله بروجردی هم برای حاج آقا روحالله احترام ویژهای قائل بودند و در اکثر مجالس، ایشان را نزد خود جای میدادند. [2]
اما با وجود این رابطه صمیمی و پیوند قلبی عمیق، امام خمینی(ره) در تشییع پیکر استادش در روز سیزدهم شوال 1380 هجری قمری (دهم فروردین سال 1340) شرکت نکرد، چرا که آیندهنگری و هوشمندی ایشان افقهای پیش رو را میدید.
حجتالاسلام حاج شیخ محمدرضا توسلی رئیس دفتر حضرت امام(ره) ماجرا را این گونه نقل میکند: «بعد از فوت مرحوم آیتالله بروجردی درصدد شدیم که در تشییع جنازه آقای بروجردی از امام خمینی رحمة الله تجلیل کنیم و به این طریق در عمل بفهمانیم که عده کثیری از طلاب حوزه علمیه طرفدار مرجعیت امام هستند. شاگردان مترصد بودند که امام در تشییع جنازه هر جا باشند، اطراف ایشان را بگیرند و سلام و صلوات راه بیندازند و به این طریق ارادت قلبی خودشان را به ایشان ابراز کنند و ایشان را هم به مردم معرفی کنند. متأسفانه هرچه در تشییع جنازه گشتیم، ایشان را پیدا نکردیم. بعد از چند روز معلوم شد که اصلاً امام به تشییع جنازه نیامده بود! پس از چند روز یکی از آقایان در محضر امام از یکی از دوستان امام شکایت کرد که ایشان به عنوان تجلیل از شما به من توهین کرده است. امام پاسخ فرمود: «من راضی نیستم کسانی که به من علاقه دارند، علاقهشان از قلبشان تجاوز کند و آن را ابراز نمایند. هرکسی که به من علاقه دارد، بگذارد در همان محدوده قلبش بماند. کسی برای ریاست من، حتی یک وجب هم قدم برندارد.» بعد این جمله را فرمود: «مبروجردی
رحمةالله نیامدم، برای این نبود که کسالتم آن قدر شدید بود که نمیتوانستم به تشییع بیایم. نیامدنم برای این بود که دیدم تشییع جنازه تبعاتی دارد، آنجا مسائلی مطرح خواهد شد و من برای خاطر آنکه از آن مسائل دور بمانم و کنار باشم، از تشییع جنازه صرف نظر کردم».
ناگفته نماند که ایشان به آیت الله بروجردی رحمةالله خیلی معتقد بود. در
همان روزهای فوت ایشان بود که دیدم در یکی از نوشتهها امام از ایشان به
عنوان آیتالله العظمی نام برده بود و همیشه میفرمود: «آقای بروجردی رحمة
الله برای عالم اسلام و جامعه مدرسین دیوار بلندی بود که فرو ریخت.» و خیلی
به ایشان علاقهمند بود.
کوفی عنان: کوفی عنان وقتی با مقام معظم رهبری ملاقات مینماید، مقام معظم رهبری درباره تاریخچه کشور غنا که زادگاه کوفی عنان بوده و همچنین شخصیت ها و موقعیت سیاسی و اجتماعی آن صحبت می کنند، این موجب تعجب کوفی عنان می شود و پس از ملاقات می گوید: با اینکه اهل غنا هستم درباره کشور خود به اندازه ایشان اطلاع ندارم. کوفی عنان افتخار رهبری مقام معظم رهبری را نه فقط مختص ایرانی ها بلکه کل مسلمانان دانسته و می گوید: ایرانی ها و مسلمانان باید افتخار کنند که چنین رهبری دارند ای کاش ایشان دبیر کل سازمان ملل بودند.کوفی عنان که مقام دبیر کلی سازمان ملل را به عهده داشت در این ملاقات چنان مجذوب شخصیت مقام معظم رهبری می شوند که می گویند: «من با شخصیت های مختلفی از جمله ژاک شیراک و هلموتکهل دیدار داشتهام که به شدت تحت تاثیر قرار گرفته ام. ولی در ملاقات با ا یشان احساس کردم هنوز کسی را مثل ایشان ندیدهام شخصیت معنوی ایشان چنان مرا تحت تاثیر قرار داد که پیش خودم فکر کردم چرا شخصیتی مثل من باید دبیرکل سازمان ملل باشد پس از این دیدار شخصیت هایی که مرا جذب کرده بودند همه را به فراموشی سپردم.» شخصیت و هوشمندی سیاسی مقام معظم رهبری نیز کوفی عنان را به تعجب وا داشته است. «همیشه معتقد بودم شخصیت های معنوی و عرفانی از مسایل سیاسی اطلاعی ندارند ولی در دیدار اخیرم ایشان را در اوج قداست، شخصیتی سیاسی دیدم که آنچه از سیاسیون بزرگ در ذهنم بود، همه را پاک کردم» خاویر پرز دکوئیار: دکتر علی اکبر بشارتی ، وزیر اسبق کشور در مورد ملاقات خاویرپرز دکوئیار با مقام معظم رهبری می گوید: «بعداز صدور قطعنامه 598 سازمان ملل، از سوی کشورهای قدرتمند دنیا بر ایران فشارهای زیادی وارد می شد تا آن را بپذیریم. درهمان ایام خاویر پرزدکوئیار دبیر کل وقت سازمان ملل متحد، برای رایزنی های لازم به ایران آمد و با حضرت آیتالله خامنه ای که آن زمان رییس جمهور بودند ،ملاقات کرد. پس ازملاقات دکوئیار به من گفت: رییس جمهور شما از کدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است؟ گفتم: چطور؟ گفت: من از چند دانشگاه معتبر دنیا مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و بیش از سیسال است که کار سیاسی میکنم و ده سال است که دبیر کل سازمان ملل هستم. در این مدت کمتر شخصیت سیاسی و رییسجمهوری هست که وی را ندیده و با او گفتگو نکرده باشم ولی تاکنون شخصیتی سیاستمدار و هوشمندتر از رییس جمهور شما ندیده ام». ولادیمیر پوتین: «با عنایات به مطالعاتی که من درباره مسیح داشته ام در ملاقات با رهبر ایران تمام ویژگی های نوشته شده برای مسیح را در آیت الله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد. حکیم بزرگی در ایران نشسته است که به ذهن من خطور نمی کرد او تا به این حد همه جانبه نگر باشد. او حکیم و دانشمندی است که تصمیم گیری و تنظیم سیاست ایران با اوست و با وجود درایت و هوش سرشار ایشان هیچ خطری متوجه ایران نمی شود. من در ملاقات با ایشان معنای واقعی قانون اساسی جمهوری اسلامی و مفهوم ولایت فقیه و ولایت علمای دینی را که شنیده بودم، فهمیدم.» (خاطرات حجة الاسلام احمد مروی در همایش علمی کاربردی تبلیغ، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، به نقل از خبرگزاری فارس) دیلیپ داروا، وزیر صنایع بنگلادش: دیدار گروه دیهشت با رهبر ایران از اهمیت ویژهای برخوردار بود و من بسیار تحتتأثیر شخصیت ایشان قرار گرفتم. بسیار مشعوف شدم که با رهبر مسلمین جهان دیدار کردم. ایشان شخصیت بزرگی دارند و حس خاصی در دیدار با ایشان حکمفرما بود. شخصی آرام، که مسلط به مسائل روز مسلمانان و نیاز آنها است و انگیزهی دو چندانی به من برای آشنا شدن با ایشان داد. این دیدار یکی از بهترین خاطراتم بود... من برای اولینبار به ایران آمدهام و مردم آن را میبینم. بنگلادش نیز مانند ایران از بحران اقتصادی به سلامت عبور کرده و رشد صنعتی خوبی داشته است. من از رشد اقتصادی و صنعتی ایران بسیار متعجب شدم و وقتی با رهبر مسلمین جهان دیدار کردم، پی بردم که ایشان در به دست آوردن این رشد نقش اساسی داشتهاند. (روزنامه ایران، 18، اسفند 1388) نوع نگاه سیاستمداران غربی از برخورد آنان با مساله ولایت فقیه روشن می شود . سیاستمداران غربی با درک اینکه ولایت فقیه یکی از پایه های اصلی نظام جمهوری اسلامی است واز آنجا که ولایت فقیه را بزرگ ترین مانع دستیابی به اهداف خویش دانسته از این رو حجم گسترده تهاجمات خود را برای تضعیف این پایه محوری نظام بکار گرفته اند و سیل تبلیغات منفی در رسانه های غربی و ماهواره ها و اینترنت بر علیه این اصل گویای این مسال