.
.
فرزندان وقتی دوران نوزادی و کودکی را پشت سر میگذارند، براثر ارتباط بیشتر با اشیای پیرامون و برخورد با موقعیتهای جدید، سؤالاتی در ذهنشان به وجود میآید. در مقطعی از سن، چنان پدر و مادر را سؤال باران میکنند که آنها را به ستوه میآورند.
کودکان هرچه رشد عقلانی بیشتری مییابند، سؤالات جدیتری خواهند داشت؛ بهویژه در دوره نوجوانی و آغاز جوانی، شرایط جدید، تغییر و تحولات، تصمیمات بزرگ در زندگی والدین، سؤالات بیشتری را در ذهن آنان ایجاد میکند، در چنین وضعیتی بر پدر و مادر بصیر و آگاه است که زمینه پرسشگری را برای فرزندانشان فراهم کنند و پای صحبتهای آنان بنشینند و با صبر و حوصله به پرسشهای آنان پاسخ مناسب دهند و ابهامات را مرتفع سازند. حادثه کربلا که موقعیت جدیدی در زندگی امام حسین (ع) محسوب میشد، پرسشهایی را در ذهن فرزندان و دیگر همراهان حضرت ایجاد کرد و ذهن کنجکاو آنان را به پرسشگری واداشت. حسین بن علی (ع) با درک موقعیت آنها، به سؤالاتشان پاسخهای مناسب و درخور شأنشان میداد. به دو نمونه از پاسخگویی حضرت اشاره میکنیم:
۱. هنگامیکه حضرت به همراه اصحابش، هنگام ظهر در «ثعلبیه» فرود آمد، خواب کوتاهی بر آن حضرت مستولی شد. پس از اندکی حضرت با چشم گریان از خواب بیدار شد. فرزندش «علی» که متوجه این صحنه بود، پرسید: ای پدر! چرا گریه میکنی؟ خداوند چشم تو رانگریاند.
حضرت فرمود: فرزندم این لحظه، وقتی است که رؤیا در آن دروغ نیست. من در خواب سوارهای را دیدم که کنارم ایستاد و گفت:
ای حسین! شما به سرعت حرکت میکنید و مرگ به سرعت شما را به بهشت میرساند و آگاهی یافتم که مرگ ما فرارسیده است.
علی پرسید: ای پدر! آیا ما بر حق نیستیم؟
فرمود: فرزندم به خداوندی که همه بندگان بهسوی او برمیگردند، ما بر حق هستیم. علی عرض کرد: در این صورت ترسی از مرگ نداریم.
امام فرمود: خداوند بهترین پاداش پدر به فرزند را به تو عطا فرماید.
۲. بعد از آنکه حضرت، در شب عاشورا، حوادث روز عاشورا و شهادت یاران را ترسیم کرد، «قاسم بن حسن» (ع) درباره شهادت خود پرسید. امام (ع) به او مهربانی کرد و پرسید:
فرزندم مرگ نزد تو چگونه است؟
پاسخ داد: عمو جان مرگ نزد من از عسل شیرینتر است.
حضرت بعد از آنکه ظرفیت و توان درک قاسم را نمایان ساخت و پاسخ زیبای او را شنید، فرمود: عمویت به فدایت گردد! به خدا قسم! تو از کسانی هستی که بعد از آزمایش بزرگ به همراه من شهید می شوند. می بینیم که ائمه معصومین(ع)،با عمل خود را ه وروش درست عمل کردن را به ما آموخته اند پس چقدر خوب است که در امرتربیت فرزندانمان ؛با رعایت این معارف ،سعادت زندگی خود ودیگران را فراهم کنیم.گاه دیده می شود والدین به فرزندان اجازه اظهار نظر نمی دهند ،و فرزند آن ها اعتماد به نفس خود را از دست می دهد؛و به خاطر عدم توجه ، متوجه کسانی می شود که با مجبت دروغین ؛قصد به دام انداختن دیگران را دارند،مثلاً،در فصای مجازی با اندک محبتی جذب می شود و چه بسا به فساد آلوده گردد. برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع شود به کتاب«آیین شکوفایی» نوشته ی «احمد نباتی»
مجله کوثر، اردیبهشت 1379، شماره 38