« بیسیم چی »

خوش آمدید

« بیسیم چی »

خوش آمدید

« بیسیم چی  »

محبت خدا نشانه دارد ،ذکر
ازهیچ یک از قدرت هایی که در عالم هستندوارعاب می کنندملت ما را،مانمی ترسیم؛برای اینکه ما برای خدا قیام کردیم.«امام خمینی ره»

رسول الله(ص):هرگاه فتنه ها به شما روی آوردو محیط جامعه مانند شب تاریک سیاه گردید،پس بر شما باد تمسک بر قران،زیرا که قران شفیعی است که شفاعتش پذیرفته درگاه الهی است وگواهی است که ،شهادتش پذیرفته می شود(اصول کافی ج2 ص238)





طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۵۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم مبتلا گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است.

حسن خلق صفتى پسندیده و نیکو است که اسلام بسیار به آن سفارش نموده است، تا آن جا که در روایات، حسن خلق به عنوان اولین، سنگین ترین، بهترین و با ارزش ترین چیزى بیان شده است که در روز قیامت مورد محاسبه قرار مى گیرد:


«قال رسول الله(ص): اول مایوضع فى المیزان العبد یوم القیامه حسن خلقه ما من شىء اثقل من المیزان من خلق حسن ما من شىء فى المیزان احسن فى حسن الخلق، ما یوضع فى میزان امرء یوم القیامه أفضل من حسن الخلق؛(۱)


معناى حسن خلق خنده رو بودن و گشاده رو بودن نیست، اگر چه این رفتارها را نیز شامل مى شود؛ بلکه معناى فراتر از خنده رویى دارد. «حسن خلق به معناى تحمل و سعه صدر است؛ حسن خلق به معناى رها نکردن حق و ترک باطل است».(۲)


حسن خلق در روابط خانوادگى و خصوصاً بین زوجین جایگاه ویژه اى دارد؛ تا آن جا که بر سایر اعمال انسان نیز تأثیر مى گذارد. در این مورد روایتى از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که ذکر آن، باعث روشن شدن اهمیت خلق و خوى نیک در خانواده خواهد شد.


و لذا بزرگان دین ما نیز از این صفت مهم بهرمند بودند از جمله این افراد حضرت امام ره بود که در سیره عملی وی احترام به همسر بسیار پر رنگ بود.


بطوری که او همیشه نسبت به همسر خود یک احترام ویژه ی قایل بود در این مقاله نمونه های از این برخورد و نامه او به همسر خود که لحنی عاشقانه و محبت آمیز داشت را متذکر می شویم.


نمونه ای از نامه حضرت امام به همسرش


تصدقت شوم


تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم مبتلا گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است.


عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد، می گذرد، ولی بحمداللّه تا کنون هر چه پیش آمده خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظره خوش دارد.


صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد.


در هر حال، امشب شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت می کند؛ ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم.


عجالتاً تکلیف معلوم نیست. امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل. از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمداللّه به سلامت، بلکه مزاجم بحمداللّه مستقیم تر و بهتر است.


خیلی سفر خوبی است. جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت قدری تنگ شده است. امید است هر دو به سلامت و سعادت تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند.


اگر به آقا و خانم ها کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قِبَل همه نایب الزیاره هستم. به خانم شمس آفاق سلام برسانید و توسط ایشان به آقای دکتر سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلام برسانید. صفحه مقابل را به آقای شیخ عبدالحسینی بگویید برسانند.


ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت، قربانت؛ روح اللّه .


خوش به حال من

خانم زهرا اشراقی (نوه امام): امام علاقه و محبت وافری به همسرشان داشتند. به طوری که از نظر امام، همسرشان دریک طرف قرار داشت و بچه هایشان در طرف دیگر و این دوست داشتن با احترام خاصی همراه بود.


یادم هست یک بار که خانم مسافرت رفته بودند آقا خیلی دلتنگی می کردند. وقتی ایشان اخم می کردند، ما به شوخی می گفتیم: اگر خانم باشند آقا می خندد، وقتی نباشد آقا ناراحت هستند و اخم می کنند.


خلاصه ما هر چه سر به سر آقا گذاشتیم، اخم ایشان باز نشد. بالاخره من گفتم: خوش به حال خانم که شما این قدر دوست شان دارید و امام گفتند: «خوش به حال من که چنین همسری دارم. فداکاری که خانم در زندگی کردند، هیچ کس نکرده است».


خانم، بی نظیر است


خانم زهرا اشراقی: علت علاقه عمیق حضرت امام به همسرشان، فداکاری خانم بود. همیشه می گفتند: «خانم، بی نظیر است».


ایشان پانزده سال در آب و هوای گرم نجف مشکلات را تحمل کرده و همه جا همراه امام بودند، در حالی که در خانواده پدری شان در رفاه به سر می بردند و دختر خانم پانزده ساله ای بیش نبودند که به خانه امام وارد شدند. مثل اینکه در آن موقع قم را دوست نداشتند؛ ولی هرگز این مسئله را نزد امام اظهار نکرده بودند.


امام همیشه در پاسخ ما که می پرسیدیم: چه کنیم که شوهران مان به ما این همه علاقه مند باشند؟ می گفتند: «اگر شما هم این قدر فداکاری کنید، همسران تان تا آخر همین قدر به شما علاقه خواهند داشت».


اهمیت به قانون منزل


خانم زهرا مصطفوی: فرض کنید اگر مادرمان یک قانون برای منزل ما وضع کرده باشد، ایشان حتماً رعایت می کنند.اگر احیاناً امام بیایند و بگویند: «من اینجا می خواهم بنشینم.» اگر مادرمان بگویند: نه، دیگر بنا به این نیست که اینجا کسی بنشیند؛ ایشان فوراً عمل می کنند.


سفارش همسر


حاج سید احمد آقا خمینی: هر وقت برای حضرت امام حادثه ای مانند بیماری اتفاق می افتاد، ایشان نزدیکان را فرا می خواندند و سفارش مادرمان را می کردند. از سختی ها و مشقت هایی که مادرمان کشیده است، صحبت می کردند و می فرمودند: «باید رضایت مادرتان را جلب کنید».


روزهای آخر عمر، ایشان مرا خواستند و باز سفارش مادرم را کردند و فرمودند: «مادرت به جز خدا کسی را ندارد، مبادا برخلاف میلش کاری انجام دهی».


خداحافظ خانم


آقای عیسی جعفری: در آخرین شبی که امام در منزل بودند و می خواستند ایشان را به بیمارستان ببرند، من و دکتر، کنار امام ایستاده بودیم. خانم داشتند می آمدند. سر پله ها که رسیدند، امام فرمودند: «خانم خداحافظ.شما دیگر زحمت نکشید».


ایشان ظاهراً متوجه نشدند. یک بار دیگر امام فرمودند: «خداحافظ شما نیایید.» و بار سوم در حالی که دست به سینه مبارک شان گرفته بودند، خیلی مؤدبانه فرمودند: «خداحافظ خانم!». امام همیشه با احترام و خیلی مؤدب با همسرشان صحبت می کردند، همان طور که با همه مؤدب بودند.


تو تلافی کن


خانم خدیجه ثقفی (همسر امام): آقا به احمد جان خیلی سفارش می کردند.به او گفتند: «خیلی مواظب باش، من نتوانستم تلافی کنم، تو تلافی کن».


از من راضی باش


خانم زهرا اشراقی: یک بار از امام پرسیدم: شما چرا این قدر به خانم علاقه دارید؟ گفتند: «برای اینکه خیلی وفادار بوده، خیلی فداکار بوده. زجری که خانم کشیده، هیچ کس نکشیده.» همیشه به خانم می گفتند: «از من راضی باش، من خیلی در حقت بدی کرده ام».


اینجا آب نیست؟


خانم صدیقه مصطفوی: هیچ وقت از خانم حتی یک لیوان آب نخواستند.همیشه خودشان اقدام می کردند و اگر هم در شرایطی بودند که نمی توانستند، می گفتند: «آب اینجا نیست؟» ولی هیچ وقت نمی گفتند آب به من بدهید. حتی از ما که دخترهایشان بودیم نیز آب نمی خواستند.


تا خانم نمی آمد، غذا نمی خوردند


مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی: مادر ما اگر سر سفره نمی نشستند، امام غذا نمی خوردند. منتظر می ماندند، ولو اینکه همه سر سفره حاضر باشند و وقتی که والده مان می آمد، آقا شروع به خوردن غذا می کردند.


دست به غذا نمی زدند


حجت الاسلام و المسلمین محتشمی: در مورد صفا و صمیمیت و عطوفت و مهربانی امام نسبت به خانواده و همسر و دختران خودشان، شاید بتوانم ادعا کنم که کسی را در آن حد ندیده ام.


امام هیچ گاه وقتی خانم در منزل بود، تنها غذا نمی خوردند، یعنی اگر سفره را پهن می کردند و غذا در سفره آماده بود و خانم از اتاق بیرون رفته بودند، امام دست به غذا نمی زدند تا خانم تشریف بیاورند و بنشینند و با یکدیگر غذا بخورند.



تلفن نجف را بگیرید با خانم صحبت کنم


حجت الاسلام و المسلمین محتشمی: امام هیچ گاه در طول پانزده سالی که در نجف بودیم، با کسی با تلفن صحبت نمی کردند. وقتی که به پاریس رفتیم، همان روز اول و دوم بود که فرمودند: «تلفن نجف را بگیرید، من با خانم صحبت کنم.» در مدتی که امام در پاریس بودند، این مسئله چندین بار اتفاق افتاد که با همسرشان تلفنی صحبت کردند.

به سبب همین نزدیکی و رابطه عاطفی که ایشان با خانواده شان داشتند، چندین بار از پاریس پیام دادند که هر چه زودتر کار گذرنامه و ویزای خانم را درست کنند تا ایشان هم به پاریس تشریف بیاورند و سرانجام نیز بعد از یکی دو هفته ایشان آمدند.


وقتی خانواده امام وارد پاریس شدند، یک احساس طمأنینه و آرامشی را در آقا مشاهده کردیم.



مرا دل نگران کردی


خانم مرضیه حدیده چی: در همان ایامی که در فرانسه بودیم، روزی خانم به منزل یکی از فامیل هایشان به میهمانی رفتند، اما موقع برگشتن، دو ساعت از وقتی که به حضرت امام گفته بودند که برمی گردند، گذشته بود و هنوز برنگشته بودند.



امام که همه کارهایشان را با ساعت و دقیقه تنظیم می کردند، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسیدند: «خانم نیامدند؟» دفعه سوم فرمودند: «نگران شده ام، شما نمی توانید وسیله ای پیدا کنید که تماس بگیریم؟» تا اینکه خانم تشریف آوردند، اما وقتی خانم آمدند، با یک محبت خاصی رو به روی خانم نشستند و فقط گفتند: «مرا دل نگران کردی».



در آن خانه کسی بوده است


همسر امام: حضرت امام به من خیلی احترام می گذاشتند و خیلی اهمیت می دادند. هیچ حرف بد یا زشتی به من نمی زدند.


یادم می آید که یک روز به دختران شان صدیقه و فریده که از پشت بام به منزل همسایه رفته بودند، اعتراض کردند و گفتند: «در آن خانه نوکر بوده است.» و از این بابت نگران بودند، ولی من گفتم: کسی آنجا نبوده است و ایشان دیگر هیچ نگفتند.


و لذا اصل مهر و محبت و علاقه همسران نسبت به هم را خداوند متعال، در وجود زوجین قرار داده است. (۳) این محبت و علاقه با شروع زندگى مشترک تولد مى یابد و با ادامه زندگى، استحکام پیدا مى کند و تثبیت مى شود.


امام صادق(ع) در رابطه با اهمیت محبت به زن مى فرماید:


«من اخلاق الأنبیاء حب النساء؛(۴) از اخلاق پیامبران دوست داشتن زنان است.»


و نیزدر جایى دیگر فرمودند:


«کل من اشتدلنا حبا اشتد للنساء حباً...؛ (۵) هر کس ما را بیشتر دوست بدارد، زنان را بیشتر دوست خواهد داشت.»


البته بدیهى است که مهر و محبتى این چنین داراى ارزش است که در مسیر الهى و مطابق با دستورات شرع باشد و گرنه، چه بسا مهر و محبتى که هیچ ثمره معنوى نداشته باشد و حتى باعث سقوط فرد به ورطه نابودى شود.


در فرهنگ غنى اسلام اظهار محبت، یکى از لوازم دوست داشتن است. اما در روابط بین زوجین که مظهر کامل عشق و علاقه است، این اظهار محبت، جایگاه ویژه اى دارد تا آن جا که پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «قول الرجل للمراه انى احبک لایذهب من قلبها ابدا؛(۶) گفتار مرد به همسرش: همانا من تو را دوست دارم، هرگز از قلب همسرش محو نمى گردد.»



پی نوشت ها :

۱- محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج،۳ پیشین، ص۱۴۰.

۲- عبدالله جوادى آملى، مبادى اخلاق در قرآن، چاپ دوم، قم مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۸ ه ش، ص۱۵۸.

۳- ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه؛ سوره روم(۳۰)، آیه ۲۱.

۴- محمدبن حسن الحر العالملى، وسائل الشیعه، ج،۲۰ پیشین، باب استحباب حب النساء... ص،۲۲ حدیث۲.

۵- همان ص،۲۴ حدیق۱۲.

۶- همان، ص ،۲۳ حدیث۹.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۲:۳۶
محسن پاینده


 

برای آنکه زندگی زناشویی از شادی و نشاط لازم برخوردار باشد ، زن در برابر شوهر باید اصولی را رعایت کند و مرد نسبت به همسر ...

  



برای آنکه زندگی زناشویی از شادی و نشاط لازم برخوردار باشد ، زن در برابر شوهر باید اصولی را رعایت کند و مرد نسبت به همسر ...

 

در توصیه های زیر طرف خطاب زن خانواده است:


 


توصیه ها و شرایط مشاور در امر ازدواج

 

1- در کلیه موارد معیشت اعم از تملک و درآمد و غیره از کلمه " ما" استفاده نمایید نه من و تو. پس از عقد ، زندگی مشترک شروع شده و دیگر من و تو مطرح نیست.

 

2- در مقابل شوهر خود هر چند حق با شما باشد ، لجبازی و اصرار نکنید.

 

3- شوهر خود را بخصوص در مقابل بستگانش تحقیر نکنید و از تعریف و تمجید بستگان خود در مقابل آنان پرهیز نمایید.

 

4- از مخالفت و مشاجره  با شوهر خود بپرهیزید.

 

5- چنانچه کمک هایی از طرف بستگان شما به شوهرتان شده، آنها را به رخ او نکشید.

 

6- با دوستان و آشنایان شوهرتان در معاشرت ها بیش از حد معمول گرم نگیرید.

 

7- شوهر خود را در معاشرت با اقوامش محدود نکنید.

 

8- در رفت و آمد و معاشرت با بستگان شوهر خود پیشقدم باشید.

 

9- به بستگان نزدیک شوهر خود ( مادر شوهر، پدرشوهر، برادر شوهر، خواهرشوهر و ...) بیش از خویشاوندان دیگر احترام بگذارید.

 

10- زحماتی که برای پذیرایی خویشاوندان شوهر خود متحمل می شوید ، به رخ شوهر خود نکشید.

 

11- چنانچه درآمدی دارید و برای زندگی هزینه می کنید، آن را بازگو نکنید.

 

12- از مردان دیگر نزد شوهرتان تمجید نکنید. هیچ مردی را بر شوهرتان ترجیح ندهید و در گفتار این موضوع را رعایت کنید.

 

13- برای انجام در خواست های خود با شوهرتان با خشونت و آمرانه برخورد ننمایید.

 

14- برای برآوردن نیازمندی های خود از نظر مادی و غیرمادی ، امکانات شوهر خود را در نظر بگیرید و او را تحت فشار نگذارید.

 

15- خود را برای شوهرتان بیارایید و بهترین و تمیزترین لباس خود را در مقابل وی بپوشید.

 

16- در مقابل شوهر خود با حالت افسرده و اخمو حاضر نشوید. او را در موقع ورود به خانه با لبخند و شاد و خندان استقبال کنید.

 

17- پس از مراجعت شوهر خود به خانه کارهای خود را حتی الامکان کنار بگذارید و در حضور او بنشینید و با سخنان خوشایند و با گرمی از او پذیرایی کنید.

 

18- در موقع خروج از خانه او را بدرقه کنید و با گرمی با او خداحافظی کنید.

 

رفتار شوهر در قبال زن

 

همان طور که زن در قبال شوهر وظایفی دارد،  شوهر نیز در برابر زن باید اصولی را رعایت کند تا زندگی مشترک آنان از نشاط و وقت خوش برخوردار باشد.

 

در این قسمت طرف خطاب ، شوهر است و توصیه های زیر از مواردی است که باید مورد توجه و عمل او قرار گیرد:





توصیه ها و شرایط مشاور در امر ازدواج




1- در مقابل همسرِ خود ، گرفتاری های روزانه و حوادث تلخ زندگی را با اخم و حالت عبوس مطرح نکنید.

 

2- "هدیه" مهر و محبت را زیاد می کند؛ به مناسبت های مختلف برای همسر خود هدیه ای ، ولو کوچک خریداری و با حالت شاد و خندان به او تقدیم کنید.

 

3- چنانچه کم و کسری در خدمات خانه وجود دارد، با کمال محبت و خوشرویی تذکر دهید. اخم و خشونت زندگی زناشویی را به تباهی می کشاند.

 

4- در حضور همسر خود به هیچ وجه از زنان دیگر تمجید نکنید.

 

5- به بستگان همسر خود مانند پدر، مادر و سایر اقوام خود احترام بگذارید و برای دعوت آنان به خانه ، قبل از همسر خود اقدام کنید.

 

6- هرگز از معاشرت همسر خود با بستگان و خویشاوندانش جلوگیری نکنید و در معاشرت و دید و بازدید با بستگانش پیشقدم باشید.

 

7- در حضور همسر ، با بستگان خود درگوشی سخن نگویید و نجوا نکنید.

 

8- همسر خود را هیچ گاه، بخصوص نزد بستگانش سرزنش و تحقیر نکنید. توهین و بی احترامی به همسر، از صفا و صمیمت در زندگی زناشویی می کاهد.

 

9- هیچ گاه خود را برتر از همسر خود معرفی نکنید. سعی کنید " من " و " تو" در زندگی نباشد. کلمه " ما" زندگی را گرم و لذتبخش می کند.

 

10- وقتی همسر  شما عصبانی است؛ او را با مهر و محبت آرام کنید.

 

11- با همسر خود هیچ گاه لجاجت و مشاجره نکنید.

 

12- سعی کنید برای گردش و مهمانی رفتن همراه زن و فرزندان وقت بگذارید و پیشنهاد همسر خود را در این مورد به علت کار و خستگی رد نکنید.

 

13- امتیازات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فامیل خود را در صورتی که با همسر شما فاصله دارد، مطرح نکنید.

 

14- کارهای همسر خود را تحسین کنید. تمجید و ستایش زن، کلید کامیابی در زندگی زناشویی است.

 

15- در قبال همسر خود در امور مختلف قدرت نمایی نکنید.

 

16- هیچ گاه زحمات و هزینه هایی که برای پذیرایی خویشاوندان همسر خود تقبل می کنید، بر زبان نیاورید و بر او منت نگذارید.

 

17- همسر خود را در خانه محصور و محدود نکنید.

 

18- در مقابل همسر خود شاد و خندان باشید.

 

 توصیه مشاوران به مراجعان در آستانه ازدواج

 

دختر و پسر دم بخت برای آنکه از نعمت ازدواج مناسب برخوردار گردند، باید اصولی را رعایت کنند. بخشی از مواردی که توسط مشاوران خانواده توصیه می شود، به شرح زیر است:





توصیه ها و شرایط مشاور در امر ازدواج




1- در انتخاب همسر عجله و شتاب نکنید. این امر را با بررسی و تحقیق انجام دهید.

 

2- در همسر گزینی وسواس زیاد نداشته باشید. سعی کنید با دید اغماض عوامل مختلف را بررسی و تصمیم گیری نمایید.

 

3- چنانچه پدر و مادر و خانواده های زوجین سختگیری می کنند، برای متقاعد کردن آنان از مشاور خانواده استفاده کنید.

 

4- از ازدواج تحمیلی خودداری کنید.

 

5- مراسم ازدواج را در ایام مبارک و چه بهتر که در روزهای تولد معصومین( ع ) انجام دهید و نیت خود را در ازدواج خالص کنید.

 

6- در انتخاب همسر پس از بررسی معیارهای طرف مقابل ، وضعیت خود را با آن مقایسه کنید و در صورت هماهنگی تصمیم گیری نمایید. بدون توجه به شرایط خود انتخاب ایده آلی ننمایید.

 

7- در انتخاب همسر از پدر، مادر و خویشاوندان نظرخواهی کنید؛ ولی مواظب باشید که به علت عدم تخصص ممکن است نظر آنان تحت تأثیر معیارهای خاص، مناسب نباشد. حتماً با یک مشاور واجد شرایط در این زمینه مشورت کنید.

 

8- برای شناخت همسر از هر دو روش مستقیم و غیرمستقیم استفاده نمایید و حتماً قبل از خواستگاری به طور مستقیم از طریق مشاهده و گفت و شنود او را شناسایی کنید.

 

9- در انجام ازدواج، مراحل مختلف آن را ضمن پرهیز از هزینه های بی مورد و هرگونه اسراف انجام دهید.

 

10- در مورد مهریه، مراسم ازدواج و جهیزیه سختگیری نکنید؛ تا وضعی پیش نیاید که این امور مانع ازدواج شود و یا طرفین را به زحمت اندازد.

 

11- چون ازدواج یک قرارداد زندگی مشترک است ، بنابراین طرفین ازدواج باید هرگونه شرایطی را که در این قرارداد لازم می دانند در عقد نامه ذکر کنند و در این مورد قبلاً توافق نمایند.

 

12- چون مسائل مربوط به ازدواج بسیار حساس و دقیق است و دانستن آنها در تشکیل زندگی شاد و سعادتمند نقش مؤثری دارد؛ لذا شرکت دختران و پسران در کلاس های توجیهی قبل از ازدواج ضرورت دارد.

 

13- برنامه های دوره آموزشی خانواده، قبل ازدواج باید دختر و پسر را با هدف ها، وظایف و حقوق زندگی مشترک زناشویی آشنا سازد. بنابراین لازم است چنین برنامه هایی حداقل به صورت فوق برنامه و حتی در برنامه های دبیرستان و دانشگاه گنجانده شود.

 

14- در ازدواج علاوه بر همسر، شناخت بستگان و خویشاوندان وی نیز ضرورت دارد؛ بنابراین وضعیت اقوام و دوستان و بخصوص بستگان نزدیک را در همسر گزینی ( تعداد خواهر و برادر) نباید نادیده گرفت.

 

15- سعی کنید صرفاً تحت تأثیر یک عامل شاخص و برجسته و گول زننده تصمیم گیری ننمایید. در این مورد با توجه به همه عوامل اقدام کنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۲:۱۰
محسن پاینده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۱:۴۷
محسن پاینده

سید حسن نصرالله :

من در جهان اسلام و بر روی کره زمین کسی را با عقلانیت، علم، حکمت، شجاعت، مدیریت عقلانی نظیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نمی‌شناسم که توانایی رهبری داشته باشد.

از روی تجربه 30 ساله‌ام می‌گویم که ایشان از جانب خداوند تایید شده‌اند و برای این سخنم دلایل زیادی دارم که می‌توانم روزها درباره آن صحبت کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۱:۴۳
محسن پاینده

خبرگزاری میزان-شهید عبدالله باقری از مدافعان حرم حضرت زینب (س) همزمان با شب تاسوعای حسینی در عملیاتی در حومه حلب سوریه شهادت رسید.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، شهید عبدالله باقری از مدافعان حرم حضرت زینب (س) همزمان با شب تاسوعای حسینی در عملیاتی در حومه حلب سوریه و در جریان درگیری با تروریست‌های تکفیری داعش به فیض شهادت رسید.


شهید باقری متولد سال 61 بود و دو فرزند دختر نیز از خود به یادگار گذاشته است.


تصویر زیر آخرین نامه شهید مدافع حرم عبدالله باقری به دخترانش است
.


آخرین نامه شهید مدافع حرم به دو فرزندش+عکس
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۱:۳۳
محسن پاینده

کارکردهای مثبت و منفی اینترنت از دیدگاه مقام معظم رهبری


اینترنت ، فضای مجازی ، مقام معظم رهبری


یک راه دو طرفه است. اگر دشمن می‌تواند از علوم ارتباطات و از پیشرفتها و تازه‌های علمی این رشته استفاده کند، ما هم می‌توانیم استفاده کنیم؛ ما هم باید دنبالش برویم تا استفاده کنیم؛ چه مانعی دارد؟ از همان شیوه‌هایی که ضلالت را منتشر می‌کنند، می‌شود ما استفاده کنیم و هدایت را منتشر کنیم. استعداد ما در استفاده از ابزارها، استعداد بالایی است.

کتاب امنیت اخلاقی از دیدگاه رهبری به همت «مجتبی جاویدی» در ۴۸۹ صفحه توسط مرکز پژوهشی‌های مجلس در سال ۱۳۸۹ منتشر شده است. این کتاب به بررسی مفعوم، ابعاد و راهکارهای تحقق امنیت اخلاقی در جامعه از میان سخنان رهبری پرداخته است.

مقام معظم رهبری و فضای مجازی

این کتاب در همه بخش‌هایش مشتمل بر سخنان بسیار مهم و ارزشمندی از سخنان رهبری است که با دسته‌بندی بسیار خوبی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. بازخوانی سخنان آیت الله خامنه‌ای درباره اینترنت در این کتاب بخشی است که در اینجا بازخوانی شده است.

لزوم استفاده از ابزار اینترنت در جهان امروز

وسیله‌ی خیلی خوبی که از طریق رایانه در اختیار شما قرار می‌گیرد، اینترنت است، که به شبکه‌ی اطلاعات عظیم جهانی وصل می‌شوید. البته بعضی افراد متأسفانه از اینترنت استفاده‌های بد می‌کنند؛ اما باید از معلومات و اطلاعات، استفاده‌های خوب بشود. گاهی شما می‌خواهید درباره‌ی موضوعی مطالعه کنید، اما می‌بینید هیچ منبعی در اختیار ندارید؛ بعد وقتی به اینترنت مراجعه می‌کنید، ناگهان می‌بینید مثلا هزار مقاله در دنیا درباره‌ی این موضوع نادر نوشته شده است. البته ممکن است از این هزار مقاله، مثلا نهصدونودوپنج مقاله، بی‌ربط یا غلط باشد؛ اما بالاخره پنج مقاله‌ی خوب گیر انسان می‌آید و می‌تواند از آنها به عنوان منبع استفاده کند. بنابراین اینترنت هم چیز لازمی است؛ البته متوقف به این است که انسان زبان هم بداند. (بیانات در دیدار ائمه‌ی جمعه‌ی اهل قلم ۰۸/۱۱/۱۳۸۰)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۱:۲۶
محسن پاینده

نکات جذاب و شنیدنی از درس خارج فقه آقا

 

* ادخال سرور!

در یکی از جلسات، یکی از حاضران در کلاس در بین کلام آقا چندین بار پریدند تا سؤالی را مطرح کنند (که بی مورد نیز بود!) و آقا توجهی نمی کردند و به درس ادامه می دادند تا بار آخر که نگاهی به چهره آن شخص انداخته و فرمودند: نفسِ حرف زدن مستحب است!؟ و سپس افزودند: ترسیدید این استحباب از دستتان برود!؟ که این کلام آقا با لبخند حاضران همراه شد و خود ایشان هم به آن فرد لبخندی زدند و فرمودند: اشکالی ندارد، ادخال سروری در دوستان کردند ایشان! (یعنی ایشان با این سؤال بی موردشان موجبات شادی دوستان را فراهم کردند!)

* فراموشی!

چندی پیش آقا در ابتدای کلاس مطابق روال همیشگی حدیثی را از کتاب الشافی بخوانند اما وقتی آمدند کتاب حدیث را از روی میز کنار دستی شان بردارند لبخندی زدند و فرمودند: بنده کتاب حدیث را فراموش کرده ام بیاورم ظاهراً امروز توفیق خواندن حدیث نداریم.

* اشتباه!

همچنین سال گذشته در ابتدای یکی از جلسات، معظم له کتابی را که همراهشان آورده بودند باز کردند (به نظرم یکی از مجلدهای کتاب وسائل الشیعه بود) تا حدیثی را برای بررسی موضوع غنا قرائت نمایند که لبخندی زدند و فرمودند: ظاهراً ما کتاب را اشتباه آورده ایم، اگر یکی از آقایان زحمت بکشند کتاب ما را بیاورد که یکی از محافظین نزد ایشان رفتند و آقا به او گفتند که در جلوی اتاق مطالعه همان کتاب رویی (فرمودند روی میز یا جلوی کتابخانه) را بیاورید و بعد از آمدن کتاب درس ادامه یافت.

* خانم ها و علم مردان!

فکر می کنم دو سال پیش بود که یکی از خانم های حاضر در کلاس (1) سؤال و اشکالی را در زمینه یکی از راویان حدیث مطرح کردند و این سؤال و جواب چند بار رد و بدل شد و بعد آقا با لبخند شیرینشان فرمودند: خب ظاهراً مشخص است که خانم ها هم در علم رجال خوب کار کرده اند! که این کلام با لبخند ایشان و همه روحانیون کلاس همراه شد. (لازم به ذکر است علم رجال، علم شناخت رجال (عربی) یعنی مردان خصوصاً بزرگ مردان است و در علوم دینی علم شناخت راویان حدیث است. به همین سبب این جمله معظم له با  صنعت ایهام همراه بود! به این مفهوم که اولاً خانم ها در علم رجال (شناخت راویان حدیث) موفق هستند، دوم اینکه خانم ها در شناخت مردان هم مهارت دارند و این کنایه به آقایان هم بود که یعنی شما هم از خانم ها یاد بگیرید!)

1-در کلاس درس خارج فقه معظم حدود 15 تا 20 خانم حضور دارند که بین آنها و آقایان با دیوارهای متحرک فاصله هست ولی رهبر انقلاب آنها را میبیند و در چند مورد هم با دقت به سؤالاتشان گوش کرده و با احترام پاسخشان را داده اند.

* برخورد با مک دونالد!

در یکی از جلسات سال 89، مقام معظم رهبری ضمن اشاره به وارداتی بودن بعضی از آلات قمار در زمان اهل بیت، فرمودند این مسأله فرهنگ وارداتی که ما به آن اشاره کردیم  در آن زمان در ملاک حرمت شطرنج مؤثر بوده است. چون شطرنج از ایران رفته بود و فرهنگ پادشاهی را با خود به همراه داشت لذا فرمودند "دعوا المجوسیه لأهلا..."

ایشان افزودند فرض کنید یک خوراکی هایی است که نشانه فرهنگ آمریکایی است، مثلاً مک دونالد در هر کشوری وارد شود نشانه فرهنگ آمریکایی است. یک زمانی در کشور ما هم می خواست بیاید اما چند سال قبل در دولت های قبل ما جلویش را گرفتیم.

* کراوات وارداتی!

همچنین ایشان در یکی دیگر از جلسات درباره کالاهای وارداتی فرمودند که فرض بفرمایید الان برخی خوراکی‌ها، برخی نوشابه‌ها هست که نشانه فرهنگ آمریکایی است، جلوی این‌ها را باید گرفت. ممکن است فی نفسه مسأله مهمی نباشد ولی چون حاکی از یک فرهنگ است باید جلوی آن را گرفت.

بعد یکی از روحانیون حاضر در کلاس پرسید: آقا از این، برای حرمت کراوات هم می‌شود استفاده کرد؟ و معظم له در پاسخ فرمودند: دیگر حالا اگه دلتان خواست استفاده کنید. (با خنده)

* احترام خاص به حضرت امام (ره)

رهبر انقلاب در جلسات درس همه بزرگان را با پسوند یا پیشوندهای احترام آمیز خطاب می کنند مثل مرحوم نراقی یا شیخ اعظم (شیخ انصاری)، اما از یک شخصیت با لقب محبت آمیز خاصی یاد می کنند و آن امام خمینی (ره) است که رهبری با عنوان "سیدِ استاد ما" خطاب می کنند. ضمن اینکه از لحاظ فقهی نیز مقام معظم رهبری ارزش خاصی برای نظرات حضرت امام (ره) قائلند و با احترام فراوان آنها را نقد می کنند.

* اینها را در منبر بگویید!

معظم له احترام فوق العاده ای برای وقت کلاس قائلند و در عین اینکه به همه سؤالات با روی باز پاسخ می دهند ولی اگر کسی بخواهد با سؤالی بی مورد وقت کلاس را بگیرد ایشان ناراحت می شوند.

یک بار یکی از آقایان شروع کرد به توضیح مفصل دادن پیرامون موضوع غنا که رهبر انقلاب فرمودند: اینها که می فرمایید برای منبر خوب است نه کلاس! و بعد آن فرد شروع کرد به توضیح اینکه علامه جعفری برای کتابش مقدمه ای نوشته و... که معظم له مجدداً فرمودند: اینها هم به درد نشستن های بعد از منبر میخورد! (یعنی اینجا کلاس است و مختص مسائل علمی نه نظرات شخصی)

* سکوت خواص!

در یکی از جلسه ها بحث درباره سند روایتی بود که انس بن مالک از رسول اکرم (ص) نقل کرده است. آقا در همین رابطه فرمودند: انس بن مالک خادم پیغمبر بود و راوی معروف است که خیلی روایت از پیامبر نقل کرده است به خصوص عامه از او  نقل کرده اند... ایشان افزودند: این روایت دلالتش خوب است لکن سندش بسیار ضعیف است. تمام رجالی که در این سند هستند تا انس بن مالک مجهولند... خود انس هم محل کلام است. او همان کسی است که نقل شده حضرت امیرالمؤمنین (ع) بعد از وفات پیغمبر (ص) به او فرمودند که بیا قضیه غدیر را شهادت بده! چون قضیه غدیر پیش بعضی ها مورد انکار بود، حضرت فرمودند بیا شهادت بده! شهادت نداد، ظاهراً گفت یادم رفته، خبر ندارم. حاضر نشد شهادت بدهد، سکوت کرد، مثل بعضی از سکوتهایی که بعضی ها در یک جاهایی می کنند که نباید سکوت کنند، او هم سکوت کرد.


[ شنبه 89/11/2 ] [ 11:38 صبح ] [ علی تبریزی ] [ نظرات (17) ]
.: Weblog Theme
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۱:۱۹
محسن پاینده



1- قائد اسوه : رهبرعظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران آیت الله معظم جناب خامنه ای کبیر- متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف- قائد، ولی، وفیّ،ورائد، سائس، حفی، مصداق بارز، (نرفع درجات من نشاء می باشد.) عزت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه ی زمان را همواره از حقیقة الحقائق مسئلت دارم و امیدوارم دادار عالم و آدم همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد.

 آیت الله حسن حسن زاده ی آملی،
کتاب پرتوی از خوشید علی شیرازی ص 33  

2- علامه عظیم‌الشأن حضرت آیت‌الله حسن‌زاده آملی، جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و ایشان را مولا خطاب می‌کنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه می‌فرمایند این کار را نکنید. علامه حسن‌زاده می‌فرمایند: اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمی‌کردم.

3- ایشان در جای دیگر فرموده‌اند: گوش‌تان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجت‌بن‌الحسن(عج) است. این جملات وقتی بیشتر معنا پیدا می‌کند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیت‌الله طباطبایی درباره شاگردش علامه حسن‌زاده فرموده‌اند: حسن‌زاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج).

4- و همچنین در صفحه ی اول کتاب انسان در عرف عرفان خود نیز این کتاب را به رهبر معظم انقلاب اهداء نموده که در زیر می خوانید:

تقدیم نامه :

بسم الله الرحمن الرحیم
الم. تلک آیات الکتاب الحکیم. هدیً و رحمةً للمحسنین
با سلام و دعای خالصانه و ارائه ارادت بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبر عظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظّم، جناب خامنه ای کبیر، متّع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف - این اثر نمونه دوران را اعنی رساله انسان در عرف عرفان را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلد و خطّه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران، به پشگاه مبارک آن ولی بحق که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم میدارم ، عزت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقة الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم. یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن
۱۳۷۷/۳/۲۰حسن حسن زاده آملی ::: کتاب انسان در عرف عرفان
 
 
5- رهبر عظیم‌الشأن‌تان را دوست بدارید، عالمی،‌ رهبری، موحدی، سیاسی، دینداری، انسانی، ربانی، پاک منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده، قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرموده، قدر این رهبر ولی وفی الهی را بدانید، مبادا این جمعیت ما را، مبادا این کشور ما را، مبادا این کشور علوی را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند. خدایا به حق پیامبر و آل پیامبر سایه این بزرگ‌مرد، این رهبر اصیل اسلامی حضرت آیت‌ا… معظم خامنه‌ای عزیز را مستدام بدار.
 

6- سینه ی خود را شکافتم، به هر جای آسمان رفتم این سید (خامنه ای) را دیدم. باید قنبر حضرت خامنه ای کبیر بود.
منبع: نشریه پرتو سخن 16/06/90

 

آیت الله بهجت: 



1- آیت الله صدیقی در مراسم احیای شب قدر در هیأت رزمندگان غرب تهران با ذکر خصوصیاتی ویژه از مقام معظم رهبری به ذکر خاطره ای از دیدار ایشان با مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) پرداخت.

وی گفت: در ابتدای کار مقام معظم رهبری نزد آیت الله بهجت رفته بودند و گفته بودند امام ویژگی هایی داشتند و فاصله من با امام خیلی زیاد است. بار سنگینی که بردوش امام بوده حال بر دوش من گذاشته شده است من چه کنم؟

مرحوم آیت الله بهجت(ره) پس از تأملی گفته بودند: شما با موازین آشنایید(اشاره به اجتهاد ایشان). اگر بر مبانی و موازینی که تشخیص می دهید به تشخیص شرعی خود عمل کنید "من" تضمین می کنم که اولیاء الهی تو را تنها نگذارند.

2- آیت الله صدیقی امام جمعه موقت شهر تهران سه شنبه ۲۸/۲/۸۹ در مراسم ایام شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها که در بیت رهبری با حضور آیت الله العظمی امام خامنه ای حفظه الله برگزار می شد پس بیان از فضایل صدیقه کبری و مناقب آن حضرت خطاب به مقام معظم رهبری فرمودند:

"آقا جان؛شما دستور فرمودید از شما چیزی نگم،اما اینها که آمده اند اینجا همه عاشقند مگر می شود چیزی نگفت."

آیت الله صدیقی پس از بیان چند جمله با همین مضامین،به نقل چند جمله از آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه پرداختند:

"از آقای بهجت سوال کردم نظرتان راجع به مقام معظم رهبری چیست؟

آقای بهجت فرمودند:"بهتر از ایشان نداریم."

 

3- همچنین آقای بهجت به خود بنده عرضه داشتند که در دیداری که با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتم از ایشانراجع به آقای خامنه ای سوال کردم و

حضرت پاسخ دادند: " آقای خامنه ای از ماست."

4- به نقل از حجت الاسلام صدیقی از زبان یکی از دوستان نزدیکشان که به حضور آقای بهجت رفت و آمد داشته اند:در یک جلسه ی دو سه نفری که خدمت آیت‌الله العظمی آقای بهجت بودیم یه کسی انتقاد گونه‌ای را خواستند به رهبری خدمت آقای بهجت بازگو کنند. آقای بهجت به یک نگاه تندی به ایشان فرمودند: شما بهتر از ایشان سراغ دارید. من که بهتر از ایشان سراغ ندارم.

5- آیت الله مصباح یزدی رابط بین آیت الله بهجت و حضرت آقا بودند. البته امام (ره) خودشان به حضرت آیت الله خامنه ای فرموده‌ بودند که از آقای بهجت استفاده کنید. ایشان هم نامه‌ای می نویسند می‌دهند به حاج آقای مصباح که این را شما لطف کنید و بدهید به‌ آقای بهجت.

البته ظاهراً آن طور که من اطلاع دارم حاج آقا برای ثبت این مکاتبات حساس شرط می‌گذارند که من به شرطی نامه رسانی می‌کنم که نامه را ببینم و نسخه ای هم کپی کنم و نگه دارم! حضرت آقا هم به دلیل علاقه خاصی که به آیت الله مصباح داشتند، قبول می‌کنند.

ظاهراً حضرت آقا تقاضای دستورالعمل داشتند که آیت الله مصباح می آوردند و آیت الله بهجت هم در پاسخ در مواقعی خودشان می نوشتند و در مواقعی هم به حاج می فرمودند که این موارد را بنویسید و به ایشان تحویل بدهید.

 یکبار رهبر انقلاب برای آقای بهجت می نویسند که من این موارد را می دانم و انشاءالله عامل خواهم بود ولی توقعم بیش از این است که آقای بهجت ‌در پاسخ نوشته بودند اینها را عمل کنید، در فرصتی که پیش بیاید دیگر شما برای من نامه ننویسید، من خودم برای شما نامه می‌نویسم.

تا این که امام از دنیا رفتند، یادم است ما مشهد بودیم که حاج آقای مصباح برای بیعت با آقا آمده بودند تهران و از آنجا هم آمدند مشهد. ما خدمتشان رسیدیم و از وضع و اوضاع پرسیدیم. حاج آقا فرمودند که برای بیعت رفته بودم خدمت آقا ولی خدا را شکر دست خالی نرفتم چون آیت الله بهجت یک نامه چهار صفحه ای برای حضرت آقا که تازه رهبر شده بودند، نوشتند که شروع نامه هم این بود که بنده انتصاب حضرتعالی را به سمت مقام ولایت و رهبری تبریک عرض می‌کنم و بعد شروع کرده بودند که حالا دیگر وظایف شما این است.

بعد آقا به آیت الله مصباح فرموده بودند که تا حالا خیلی‌ها از مردم و مسئولین با من بیعت کردند ولی هیچ کدام دلم را آرام نکرد که من در این جایگاه باید باشم یا نه الا این نامه که خیالم را راحت کرد. چون می‌دانم که ایشان اصلاً بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمی نویسند وصحبت نمی کنند.

6- حجت الاسلام فقیهی اصفهانی از اساتید حوزه علمیه قم  :

یکی از رفقا ما به نام آقای رجالی ، که خیلی رفت و آمد داشت از قدیم با حضرت آیت الله بهجت و درس ایشان را خیلی شرکت می کرد و خیلی آدم با صفا و سالم و خوبی است، ایشان چند مورد از ایشان را برای ما نقل می کرد .

یکی اینکه می گفت ، آیت الله بهجت ، به این راحتی هر کسی را راه نمی دادند برای ملاقات ، آن هم برای ملاقات های طولانی و این حرف ها .

ولی آیت الله خامنه ای مرتب خدمت آیت الله بهجت می رسیدند و این ها یک رابطه صمیمی داشتند . زیاد و به طور مخفیانه آقا می آمدند قم و می رفتند خدمت آیت الله بهجت .

یکی از زمان هایی که ایشان می گفت زمان ملاقات این دو بزرگوار بوده است ، سحر بود دو ساعت مانده به اذان صبح . ایشان می گفت که آیت الله خامنه ای گاهی سحر می آمدند . در آن موقعیت حساس می آمدند خدمت آیت الله بهجت و می رفتند . خوب این نشانه علاقه شدید آیت الله بهجت به مقام معظم رهبری است که در این موقع شب و سحر آقا را می خواستند و با هم بودند و صحبت می کردند .

بعد باز ایشان می گفتند چند سال پیش که آیت الله خامنه ای یک هفته ای تشریف آوردند قم ، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان ها .

آیت الله بهجت هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان . حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال ! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان آیت الله خامنه ای . ایشان می گفت که یک شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان ؟

آیت الله بهجت فرمودند : " اگر مردم می دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست " .

این تعبیر خیلی زیباست که اگر مردم می دانستند استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس تو خانه نمی نشست .

7-  شش ماه قبل از فوت آیت الله بهجت ایشان فرموده بودند که : " آقا را بگویید بیایند اینجا با ایشان کار دارم " .

آقا را خواسته بودند و آیت الله خامنه ای آمده بودن این جا قم . صحبت هایی با هم داشتند از جمله آیت الله بهجت فرموده بودند : " خطری به سمت شما دارد می آید و من این خطر را احساس می کنم و من آن چه باید برای شما انجام بدهم ، برای سلامتی شما انجام داده ام (حالا نذر باشد یا هر چیز دیگر) " .

 و فرموده بودند : " خودتان هم هر کاری می توانید انجام بدهید " .

البته کاملش را حاج آقای صدیقی روی منبر نگفتند .

ولی بعدها یکی از دفتری های آیت الله بهجت  که اطلاع داشتند و کامل تر گفتند .

گفتند چند روزی گذشت و باز دوباره حضرت آیت الله بهجت گفتند که : " آیت الله خامنه ای را بگویید یک نفر بفرستند من با ایشان کار دارم " . حاج آقا محمدی گلپایگانی را آیت الله خامنه ای فرستادند پیش آیت الله بهجت.

آیت الله بهجت دومرتبه تأکید کردند: "  که من برای سلامتی شما هرکاری می توانستم انجام دادم . خودتان هم یک کاری انجام بدهید " . برای بار دوم بعد از چند روز این تأکید را آیت الله بهجت داشتند که به واسطه آقای محمدی گلپایگانی به آقا خبرش رسید و خود آیت الله خامنه ای هم هرکاری باید انجام بدهند انجام داده بودند .

آقا زاده آیت الله بهجت نیز می گفت که یک موقعی آیت الله خامنه ای تشریف آوردند قم ، بعد آیت الله بهجت فرمودند : " همه از اطاق بروند بیرون " . حالا هر کس می آمد ملاقات آیت الله بهجت ، پسر آقا و بعضی های دیگر هم حضور داشتند .

بعد می گفت : یک موقعی آیت الله خامنه ای که آمدند ، آیت الله بهجت فرمودند : " هیچ کسی نماند ، همه بروند بیرون من با آقا حرف خصوصی دارم " و بعد تا مدتی با هم بودند و به طور خصوصی و ما همه رفته بودیم بیرون از اطاق ، این قدر با هم صمیمی بودند .

 

آیت الله وحید خراسانی:




1- هنگامی که آیت الله آملی لاریجانی برای مشورت به خدمت آیت الله وحید خراسانی رسیده بودند تا نظرات ایشان را در خصوص پست ریاست قوه قضاییه جویا شوند ایشان فرمودند به هرطریق که می توانید این سید را کمک دهید ایشان تنها است اگر شما او را کمک نکند پس چه کسی به ایشان یاری رساند.

2- روزی یکی از طلبه ها خدمت آقای وحید خراسانی می رود و از اوضاع و احوال کشور گلایه می کند و ایشان خطاب به این طلبه جوان می گویند آیا من می توانم کشور را اداره کنم ؟

این طلبه جوان بعد از مدتی تفکر می گوید؟ خیر شما نمی توانید این کشور را اداره کنید

آیت الله وحید می گویند به راستی چه کسی بهتر از مقام معظم رهبری می تواند این کشور را اداره کند.

3-  آیت الله محمد مهدی شب زنده دار نیز در درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به حمایت آیت الله وحید خراسانی از مقام معظم رهبری گفت: آیت الله العظمی وحید خراسانی که ما بیست و چند سال خدمت ایشان مشرف می شدیم و تلمذ کردیم، چند بار در جلسات مختلف فرمودند «کارهای آقای خامنه ای بر اساس موازین است».

وی ادامه داد: یعنی ایشان ضوابط شرعی را مراعات می کنند و اصل در این است که هوا و هوس ندارند و وقتی تشخیص می دهند که این حکم، حکم خداست به آن عمل می کنند و این یک شهادت بزرگی است.

استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: در جلسه دیگری هم آیت الله وحید خراسانی از آیت الله خامنه ای و پدر ایشان تعریف کردند، بنابراین وقتی مقام معظم رهبری به حرم اهل بیت و قم مشرف می شوند، وظیفه همه ما است که از مقام شامخ ایشان تجلیل کنیم.

وی بیان داشت: این تجلیل، تجلیل از اسلام، مذهب، اهل بیت و مرجعیت بوده و شکر نعمت حکومت اسلامی است که خداوند متعال به این مملکت ارزانی داشته است.
 

بنیان گذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره):  

 

1- امام خمینی(ره) خطاب به مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوری ایشان: هر موقعی‌که شما به سفر می‌روید، من مضطرب هستم تا برگردید. خیلی سفر نروید! همچنین امام راحل در مورد امام خامنه ای می فرمودند : شما مانند خورشیدی هستید کهنورافشانی می کنید. کیهان 26/4/86

2- جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری می کنید میدانم.

3- در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.

4- یک نفر را مثل ایشان پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم.

5- از زبان احمد آقای خمینی : وقتیکه داشت تلویزیون آقای کیم ایل سونگ را با آقای خامنه ای که در کره بودند نشان می داد زنگ امام بصدا در آمد دویدم بطرف اطاق آقا دیدم آقا دو زانو نشسته نزدیک تلویزیون و به تلویزیون خیره شده فکر کردم سکته کرده،داد زدم دیدم برگشت گفت: بیا بشین. نشستم. گفت احمد آقا می بینی این عظمت را وقتیکه عصایش را برمیدارد و قدم برمی دارد حیف نیست ایشان بعنوان رهبره آینده نباشد من هم بشما (احمد آقا) گفتم هم به اکبر آقا (هاشمی) تکلیف من تمام است من اگر بگویم اختلاف ایجاد می شود.

6- و در قسمتی دیگر می گوید : در لحظه های آخر عمر امام (ره) آقای خامنه ای را با خانواده اش می پذیرفت خانواده آقا بودند و آقای خامنه ای که شروع به صحبت - کرد ما خودمان دیدیم لحظه ی آخر هرچه در امام-ره بود به آقای خامنه ای انتقال پیدا کرد . یک فروغی در چهره آقا دیده میشد آقا درحالی که قرمرز قرمز بود و صورتش برافروخته با یک صلابتی به همه نگاه میکرد. آقا فرمودند که احدی حق ندارد با جایی مصاحبه کند ...


7- و در قسمتی دیگر می فرماید: امام وقتیکه آقای خامنه ای را می دید چهره اش باز میشد مانند حالتی که آدم عشقش را می بیند و خوشحال می شود دست خودش نیست. امام ابروها و چهره اش باز میشد. بلند میشد و به طرف آقای خامنه ای براه می افتاد و حالا هرچند نفر حضور میداشتند. من ده بار بیشتر خودم می دیدم این موارد را ...                                                                                 
 سلامتی نائب امام زمان(ع)صلوات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۱:۱۲
محسن پاینده

وقتی رمز آغاز عملیات کربلای 1که عبارت «یا ابوالفضل العباس ادرکنی» بود شنیده شد تعداد زیادی از بچه ها دست به قمقمه ها برده وآب آن را خالی کردند... السلام علیک یا ابا عبدالله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۰:۵۶
محسن پاینده

احساس گناه در کودک

احساس گناه کودکان

احساس گناه کودکان

احساس گناه در کودک به این معنی است که من بد هستم و دیگران خوب، و این احساس “من بد هستم” باعث ایجاد اضطراب و تضعیف حرمت نفس در کودک خواهد شد. احساس گناه در انسان باعث گرفتن تصمیمات اشتباه خواهد شد.

چه کارهایی باعث ایجاد احساس گناه در کودک میشود؟

  • مقصر شمردن کودکان در ناکامی و سختی های پدر و مادر

بسیاری از والدین این پیام را به کودک میدهند که در راه بزرگ کردن آنها رنج بسیار بردند. مادری که از زایمان سخت، افسردگی بعد از زایمان برای فرزندش صحبت میکند تنها به کودک این پیام را میدهد که وجود او در زندگی پدر و مادرش بد بوده و حتی گاهی کودکان آرزو میکنند کاش هرگز به دنیا نمی آمدند.

گاهی هم مادران منت ماندن در زندگی زناشویی را بر سر فرزندانشان می گذارند در حالی که قربانی اصلی ازدواج های اشتباه، کودکان هستند. کودک که خود را مسئول رنج بردن مادر میداند از خود بیزار خواهد شد.

  • زمانی ما محبت کودک به خود را در گرو انجام کاری میگذاریم.

“این قاشق رو بخاطر مامان بخور”
“اگر منو دوست داری اینکارو بکن”

“یعنی منو دوست نداری؟” و کودک که مجبور است کار ناخواسته ای را به خاطر کسی انجام دهد برای آن لحظه از آن شخص متنفر میشود و اگر آن کار را انجام ندهد همان حس بد را به خود داشته که در انتها به حس گناه می انجامد.

  • گاهی والدین حین عصبانیت کلماتی بر زبان می آورند که کودک را برای همه عمر از خود متنفر میکند.

“خدا منو بکشه از دست تو راحت بشم”
” تو منو پیر کردی”
” آخر از دست تو میمیرم”
“دستم بشکنه … کاش زبونم لال میشد…”

  • گاهی ما فرزندان خود را مقصر کوتاهی های خود میدانیم.

” تقصیر تو بود خواهرت افتاد”
” چرا حواست نبود یه کار ازت خواستما”

  • گاهی فرزندان از زبان والدین خود میشنوند که کاش زود بچه دار نمیشدند.

هرگز در مقابل فرزندتان دیگران را نصیحت نکنید که:
“زود بچه دار نشیا اشتباه ما رو تکرار نکن اول از زندگیت لذت ببر”

یا “بچه چیه مایه دردسر”
یا حرفی که قدیمی تر ها میزدند ” بچه دار همیشه سرش به داره”

  • گاهی ما از دین و خدا برای ترساندن کودکمان استفاده میکنیم. این احساس گناه میتواند در کودک ایجاد وسواس کند.
  • هرگز در حین تمیز کردن، لباس پوشاندن، دستشویی بردن و انجام کارهای خصوصی کودک غر نزنید، منت نگذارید، به کودک حس گناه ندهید، مخصوصا در مورد مدفوع کودک هرگز به کودک حس بدی ندهید.

کسائیان- کلینیک بازی درمانی اکسیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۰۰:۴۷
محسن پاینده